سفارش تبلیغ
صبا ویژن
سوار شدم... تاکسی بود ولی... «secret garden» گذاشته بود. برف می‏آمد ولی داخل ماشین گرم بود. ایستاد. یک دویست تومانی گرفتم کنار شانه‏اش... گفت: «بفرمایید. پولی نیست. بگو یا حسین!». صلوات فرستادم و پیاده شدم. قبلی‏ها صلواتی بودند.
 جمعه 86 دی 21 , ساعت 7:5 عصر |[ پیام]